یک خبر داغ و فوری
به گزارشی که هم اکنون به دست ما رسید توجه فرمایید
پریروز در پی شیطنت هایی که آتاناز انجام می داد دست راستش از آرنج در رفت و دخترم با یک عالمه درد و گریه و بعد از کلی ناراحتی برای اینکه نمی توانست چهار دست و پا راه برود گریه می کرد ولی با کمک دکتر این مشکل بر طرف شد .
در این میان از آتا که ما رو تا دکتر همراهی کرد و عمه نسرین که گریه کرد و آنا و باباجون و مامان جون و خاله ژیلا و سیما و ریما و داییها و عمه نسیم کمال تشکر رو داریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی